زمانی که «تک» با «زیگزاگ» اختلاف پیدا میکند، جادوگر او را به قلعه سلطنتی میآورد تا او را تنبیه کند. جایی که شاهزاده «یام یام» قصد دارد پسرش را از اعدام نجات دهد، اما «زیگزاگ» میخواهد از شاهزاده خانم برای پدرش خواستگاری کند. دراینبین، یک دزد، قصد دارد جواهرات شاهزاده خانم را بدزدد و نزد پینهدوز ببرد اما ...