سال ۱۸۸۲ است و عصر طلایی در اوج است، زمانی که ماریان بروک، دختر یتیم جوان یک ژنرال جنوبی، همخانه خالههای سخت پیرو سنت و رسوم خود در شهر نیویورک میشود. ماریان با کمک پگی اسکات، یک زن آفریقایی-آمریکایی در لباس خدمتکارش، درگیر زندگیهای خیرهکننده همسایههای ثروتمندش میشود در حالی که بین پایبندی به قوانین یا ایجاد مسیر زندگی خود در تصمیمگیری سردرگم است.